کارخانه های سلولزی به جان جنگل های کشور افتاده اند

نویسنده: محمد

در تاریخ: ۲۲/آذر/۱۴۰۰

رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران گفت: کارخانه های صنایع سلولزی و کارگاههای ریز و درشت چوب بری خریدار بی چون و چرای چوب های قاچاق در هر اندازه و ابعادی هستند و به هیچ قاچاقچی و چوب درخت بریده شده جنگلی نه نمی گویند.

ه گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم علی بناگر رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران با صدور اطلاعیه‌ای به دست‌اندازی به جنگل های کشور و برداشت غیرقانونی گسترده چوب انتقاد کرد؛ شرح این اطلاعیه به شرح زیر است.
جنگل‌های ایران در مورد تغذیه کارخانه های صنایع سلولزی هیچ گونه مسئولیتی ندارد. برای یک چنین امری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور می تواند و می باید کمک کند ولی به هیچ وجه بین تقاضای صنایع سلولزی و برداشت رویش جنگل نباید ارتباطی وجود داشته باشد.
در هیچ کجای دنیا درختان چند صد ساله  رویشگاههای طبیعی اندک خود را برای نیاز صنایع قلع و قمع نکردند که ما چند دهه اینکار را کردیم.
  این که هنوز تفکر صنایع سلولزی ما مواد اولیه ارزان و بی دردسر جنگل هاست دقیقا به مشابه تفکری است که تنها راه تامین آب را انتقال آب بین حوزه ای می دانند.
قاچاق آسان چوب!
این  که از ابتدا برای تامین مواد  اولیه چوبی فکری نمی شود  نفس عملشان این است که نیازشان  از منابع داخلی غیر مجاز تامین کنند. متاسفانه شرایط خرید و فروش یک نیسان چوب جنگلی قاچاق از خرید و فروش یک ساک دستی طلا و دلار راحت تر است حداقل آنجا بدون فاکتور و کارت ملی خرید و فروش چالش دارد ولی کارخانه جات صنایع سلولزی و کارگاههای ریز و درشت چوب بری خریدار بی چون و چرای چوب های قاچاق در هر اندازه و ابعادی هستند و به هیچ قاچاقچی و چوب درخت بریده شده جنگلی  نه نمی گویند.
 یک دهم کارگاههای چوب بری و دپوها هم مجوز ندارند و ضابطه مند نیستند پس در این شرایط چطور منکر فشار صنایع چوبی بر جنگل هستند.
 این که ما در اینجا اندک باقی مانده جنگل های چند میلیون ساله خود را راحت چیبس می کنیم اشکال از جای دیگریست. نداشتن دور اندیشی در تامین نیاز ربطی به جنگل های بی رمق ایران ندارد. خود سازمان منابع طبیعی در امورات روزمره خود مانده  هزینه حقوق پرسنلی ۲۵۰۰  نیرو حافظ جنگل در یک سال به اندازه کل بریز و بپاش های دو سه تیم لیگ برتری فوتبال نیست.
تمام هزینه های اجتناب ناپذیر عملیات جنگل های ایران که ۵ سال است که متوقف شده در یک سال یک دهم ساخت یک سد از دهها سد کشور نیز نمی باشد  پس اینکه چرا به جای تامین و اختصاص این مبالغ بسیار ناچیز فقط به فکر برداشت و فروش چوب هستند و صنایع به خود جرات می دهند در مسایل فنی جنگل دخالت کنند یک دلیل دارد که صنایع از لحاظ ذهنی هنوز نپذیرفتند که باید یک فکر پایدار به فکر خود کنند چون  رفتار اسرافکارانه نهادینه شده، مصرف گرا، مفت و بی دردسر.
*سازمان جنگلها کارگروه ملی قاچاق چوب و واردات چوب را تشکیل دهد
سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور  کارگروه مبارزه با قاچاق چوب در سطح ملی تشکیل دهد.  اگر جنگلها اهمیت دارد دادستان کل کشور، فرمانده نیروی انتظامی، رییس سازمان محیط زیست و سایر مسولین مرتبط و یا نمایندگان تام الاختیار آنها در مصوبات خود در جهت تعطیلی  واحدهایی که مداوم با خرید چوب آلات قاچاق تسهیل کننده فشار بر جنگل ها هستند گام جدی بردارند حتی می توان تولیدات این کارخانه جات را بررسی کرد کارخانه ها هرچند متر مکعب تولیدات دارند مستنداتش را ارایه دهند که چقدر از واردات چوب نیاز خود را تامین کرده و چقدر چوب آلات مجاز خریده است پس مشخص می شود چه بخشی از نیازهایشان را از خرید چوب آلات قاچاق تامین می کنند.
همچنین کارگروه واردات چوب در بالاترین سطح تشکیل گردد و  با برنامه ریزی برای صنایع وابسته به چوب با روشهای بسیار بهتر همچون واردات چوب واختصاص دو بندر قرنطینه ای اختصاصی در شمال و جنوب کشور و  استفاده از سایر راهکارها همچون استفاده از  سایر مواد اولیه همچون ضایعات مقوا، کاه و کلش مزارع ، اصلاح ظرفیت تولیدی، اختصاص معافیت های بیمه ای و مالیاتی، اخذ ارز ارزان قیمت، جلوگیری از واردات بی رویه کاغذ و سایر حمایت ها از صنایع و غیره راهکارهای بی شمار دیگری غیر از تخریب جنگل را بجویند.
*ضعف تامین بودجه با فشار به پوشش گیاهی و جنگل تامین نشود
شاید بتوان نمایندگان مجلس را قانع کرد برای اخذ بودجه اختصاصی برای جنگل های ایران همت گمارند نه برداشت چوب تجاری و حتی باغی چرا که هزینه این روشهای غیرمتعارف از جمله  فشار بیش از حد به پوشش گیاهی، سیل خیزی بیشتر، کمبود منبع آبی و خسارتهای جانی و مالی به همراه  دارد. هر چقدر در اخذ بودجه برای جنگل کوتاهی شود دیر یا زود چندین برابرش برای جبران خسارت های این بلایا هزینه شود.

نظرات

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

پست های مرتبط